این کتاب پنج پژوهش موردی با عنوان های «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب مشروطه ی ایران»، «نقش جمعیت های مردمی در سیاست ایران؛ ۱۳۳۲ـ۱۲۸۵»، «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب ایران»، «کمونیسم و مسئله ی اشتراک در ایران: حزب توده و فرقه ی دموکرات» و «شکل گیری پرولتاریا در ایران مدرن، ۱۳۳۲ـ۱۳۲۰» است.
بهرنگ رجبی، مترجم اثر درباره ی این کتاب می گوید: «نقش و جایگاهِ مردم در سیاست، از همان آغاز بخشی مهم از فعالیت های پژوهشی یرواند آبراهامیان بوده. در تاریخ نگاری هایش بیشتر تمرکز داشته روی تحولاتی که آدم ها به واسطه ی خیابان باعث شده اند تا تغییراتی که سیاستمداران سرِ میز مذاکره حاصل داده اند: او راویِ فشارهای از پایین است تا چانه زنی های در بالا ــ و در این مقاله هایش بیشتر از همه ی جاهای دیگر هم.»
دو مقاله ی نخست کتاب اواخرِ دهه ی شصتِ میلادی نوشته شده اند، اولی به نقشِ جمعیت های مردمی در تحولاتی می پردازد که نهایتاً به انقلابِ مشروطه انجامید و دومی، رد این اثرگذاری های مردمی را تا مقطعِ کودتای ۱۳۳۲ پی می گیرد. مقاله ی سوم که چهل سالی بعدتر از آن دو مقاله نوشته شده، سهمِ جمعیت های مردمی را در پیشبرد و پیروزیِ انقلابِ ۱۳۵۷ می سنجد و ضمناً، نشان می دهد دلبستگی به بررسیِ جایگاهِ مردم در سیاست، همه ی عمرِ پژوهشیِ آبراهامیان ادامه و دوام داشته. چهارمی مقاله ای است درباره ی سرخوردگیِ جمعی مردمی و بنیان گذارانِ فرقه ی دموکراتِ آذربایجان از سازمانی سیاسی، حزبِ توده، و رو آوردن شان به مبارزه ی خودبنیاد. و پنجمی که متن ویراسته ی یک سخنرانی دانشگاهی است، گزارشی از فراز و فرودهای جنبش کارگری ایران می دهد در مقطعی کوتاه از تاریخِ ایران مدرن که آدم های خیابان توانستند بسیاری از خواسته های شان را به حاکمان تحمیل کنند