حجاب مسئله ای بسیار مهم است که نه تنها از ضروریات فقه شیعه بلکه از ضروریات فقه اسلامی نیز میباشد؛ به صورتی که اگرچه در حدود آن دیدگاه های گوناگونی مطرح است اما در اصل آن اختلافی میان فقهای اسلامی گزارش نشده است. از اوایل قرن بیستم حجاب با دو چالش اصلی رو به رو بوده است: چالشی عینی و چالشی نظری.
تردید و ظن در محدوده وجوب حجاب از جمله وجوب ستر صورت یا پوشاندن زینت دست و صورت در میان فقهای گذشته و حال حاضر مطرح بوده که برخواسته از فهم های متفاوت از دلایل شرعی در عین به کارگیری روش اجتهادی است؛ اما در دهه های اخیر به ویژه از دهه هفتاد به بعد با پدیده ای نوظهور مواجه هستیم که دسته ای از افراد که کمابیش با ادبیات فقهی آشنایی دارند به شبهه در آموزه ها و احکامی پرداختند که بیش از آنکه برخواسته از اندیشه های اجتهادی در فضای فقاهتی باشد به تحولات هویتی و معرفتی این گروه باز میگردد. این افراد که بیشتر متأثر از فضای نواندیشی دینی اند روش اجتهاد را به صورتی در گفتمان مدرن به کار میگیرند که با دقت می توان پیش فرضهای معرفتی و آموزه های مدرن همچون حقوق بشر، آزادی، برابری و تساهل را در مباحث آنان مشاهده کرد. این گروه سعی دارد در مطالعات دینی خود به نتایجی برسد که به گشایش تدریجی فضا و فرستادن پیام های خشنود کننده و آزادی بخش برای نسل جدید بینجامد.
فصل های این کتاب عبارتاند از:
- فصل اول: معناشناسی خمار
- فصل دوم: حجاب شرعی در آیه ۳۱ نور
- فصل سوم: حکم فقهی زنان بر اساس آیه ۵۹ سوره احزاب
- فصل چهارم: حجاب شرعی در روایات شیعی
- فصل پنجم: ادله غیر لفظی پوشش شرعی زنان
- فصل ششم: پوشش زنان اهل بیت (ع) و حکم شرعی حجاب
- فصل هفتم: آرای اهل سنت معاصر معصومان (ع) در باره حجاب
- فصل هشتم: فلسفه پوشش در متون دینی