حکمت عملی بهعنوان دانش هستیهای اجتماعی، درون خود واجد دانشی در مورد انسان و کنش انسانی است و به مطالعه مبادی کنشهای انسانی میپردازد؛ کنشهایی از قبیل کنشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی، مدیریتی. نگاه به انسان به مثابه کنشگر و موجود دارای ارادهای که بدان واسطه هستیهای ارادی را در جهان ایجاد میکند، مستلزم تقسیم جهان به دو ساحت پدیدههای ارادی و پدیدههای غیرارادی است.
در کتاب اول از دوگانه هستی ارادی در تبیین ساختار زیست اجتماعی انسان و چیستی جهان اجتماعی به مثابه جهان واقعیاتی که با اراده انسانی تکوین یافته و ایجاد میشوند، سخن بهمیان آمد. اینک در این کتاب برآنیم تا با گذار بهپشت صحنه تکوین این جهان و واقعیات آن، به دانش شناسایی سامانه اراده و نحوه تکون آن در ساخت جهان اجتماعی ورود نماییم تا از این مسیر بتوانیم راهی بهسوی دانشی از سنخ «دانش هستیهای ارادی» فراروی علوم انسانی معاصر بگشاییم.
در کتاب اول از دوگانه هستی ارادی در تبیین ساختار زیست اجتماعی انسان و چیستی جهان اجتماعی به مثابه جهان واقعیاتی که با اراده انسانی تکوین یافته و ایجاد میشوند، سخن بهمیان آمد. اینک در این کتاب برآنیم تا با گذار بهپشت صحنه تکوین این جهان و واقعیات آن، به دانش شناسایی سامانه اراده و نحوه تکون آن در ساخت جهان اجتماعی ورود نماییم تا از این مسیر بتوانیم راهی بهسوی دانشی از سنخ «دانش هستیهای ارادی» فراروی علوم انسانی معاصر بگشاییم.