در این اثر، صورتبندیهایی بدیع از سویههای فلسفی مفاهیم جامعهشناختی مارکسی تقسیم کار و آگاهی و نسبت آنها با رهایی اجتماعی ارائه شده و حضور شبحوار ایدههای تثبیتشده در زیست اجتماعی انسان مورد دقت نظر قرار گرفته است.
علاوه بر این، با هدف ایجاد گسست در خوانشهای مرسوم از روششناسی وبر، این پرسشها مطرح و واگشایی شدهاند که برجستهساختن جایگاه شهود در مسیر ورود عالِم به واقعیت چگونه علوم انسانیـ اجتماعی و علوم طبیعی را همپیوند میسازد و پژوهشهای تجربی ـ تاریخی براساس کدامین سلسهمراتب معرفتی به دغدغههای ما برای هستی و هستندگان پاسخ میگویند.
آنچه در نخستین مجلد از مجموعۀ چهارجلدی فلسفۀ جامعهشناسی پیشِ روی خوانندگان قرار دارد واکاوی بنیانهای آرای مارکس و وبر و ارائۀ تفاسیری براساس نظامهای اندیشهگانی هگل، اشتیرنر، دیلتای، هوسرل، هایدگر، دولوز و دریدا است.